۱۳۸۵-۱۰-۱۱ | ۱۲:۵۰ بعدازظهر
li1
27/9/85
از مرخصي برگشتم.
به دليل برف شديد راه‌ها مسدود بودند ولي به سختي خودم را بموقع رساندم.
خيلي خوابم مي‌آيد،‌ 12 روز است كه اينموقع خواب بوده‌ام.
گروهان خيلي خاليست و اكثر بچه‌ها از مرخصي برنگشته‌اند. و به قول شاعر همين خالي بودن گروهان زيباست.
به مه بچه‌ها 10 روز تشويقي داده‌اند كه در طي سه دوره، همه بچه‌ها از آن استفاده خواهند كرد.
شايد من هم در دوره سوم از آن استفاده كردم.
امروز جواد مرخصي‌اش را خواهد رفت. سرباز جانشينم هم در مرخصي‌ است و علاوه بر مرخصي‌اش دو هفته هم استراحت پزشكي گرفته و مجبورم تا آمدنش اينجا بمانم.
هنوز برگه‌ي انتقاليم نيامده كه كمي عجيب به نظر مي‌رسد.
اگر بتوانم يك مرخصي ديگر هم بروم به همين راحتي يك ماه ديگر هم سپري مي‌شود.