۱۳۸۴-۰۲-۱۵ | ۱:۲۴ قبل‌ازظهر
دلم پره
دلم پره.
دلم خونه
اعصابم ناراحته
خسته ام
پشت گردنم درد ميکنه
کليه راستم يا آپانديسه؟
آقاي خدا ! بيا با هم يه معامله بکنيم
من دارم کم ميارم
بهم بگو اينجا چه خبره
کاش همونطوري مثل قديما ميموندم تو همون دنيا
از دست اين فناوري اطلاعات
کاش مثل خيلي از اونايي که مثل منن احمق بودم.
اونقدر احمق که کاراي احمقانه خوبي بکنم.
راستي يه چيز ديگه: من اگه کليم خراب بشه پول ندارم درستش کنم گفته باشم.
مخابراتم قاطه نميشه کانکت شد.
خدا تو رو خدا حال بده من کم اووردم.
نمي بيني چشام دورش قرمز شده
جناب خدا يه سوال دارم خدمتتون: سر کار گذاشتي آيا؟
ميدوني چقدر دلم ميخواد وجود داشته باشي
اگه نباشي همه دستگاه مختصاتم بهم ميخوره
سعي کن باشي. خوپ؟
آخر تعادل روانيم من.

الان يه اتفاق جالب افتاد:
رفتم آب بخورم که يه دفعه جناب مادر که خودشو زده بود به خواب پا شد اومد تو اتاق من و در رو بست با يه دفترچه آبي تو دستش.
قبلا سابقه نداشت از اين ديوونه بازيا بکنه.
دقت کردم ديدم نه هواسش سر جاشه نگو ميخواد زنگ بزنه
فکردم حتما چيزي شده ميخواد به آژانس زنگ بزنه
ديدم ميگه بيا خونه داداشت رو بگير
مي خوام ببينم مرضيه آمپولشو زده يا نه
واي خدا نميدونستم بايد چيکار کنم وقتي ديدم داره پچ پچ کنان حرف ميزنه تا مبادا مادر بزرگ متوجه بيماري مرضيه بشه
سوال مسابقه:
مرضيه بميره بهتر نيست؟
من بميرم چي؟
يا مامان؟
يا زلزله بشه همه بميريم هان؟

خدا تو رو خدا وجود داشته باش
باشه؟

يکي دو روزه هرجا منو ول ميکني گريه ميکنم. خدا با تو نيستما، کلن ميگم.
البته منظورم از يکي دو روز همين امروزه و روزهاي مشابه قبلي.
وقتي بدون قرص جلوي سر درد وايسي اينجوري ميشه ديگه
کاش بعد از ظهر خوابم نميبرد تا الان ميتونستم بخوابم
جيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي

ميخواستم برم عمقي فکر کنم ديگه فعلا بيخيل ميشم
چهار تا جک بخونم بهتره