۱۳۸۴-۱۲-۲۴ | ۲:۴۹ قبل‌ازظهر
چهارشنبه سوری

امروز بهترین چهارشنبه سوری تاریخ بودپف روزی که من و لیلا حسابی با آتش عشق هم بازی کردیم.

امروز چند درجه از نظر روحی ترفیع گرفتم و رشد کردم.

دلم برای دستان لیلا، چشمانش، لب هایش، نفس هایش، گرمای سینه هایش، برای موهایش و به طور کلی برای خودش تنگ شده.

امروز هم از نظر روحی و هم از نظر جنسی به نحو مطلوبی ارضاء شدم.

کاش می شد امشب در آغوش هم بخوابیم. امیدوارم قبل از اینکه به سربازی بروم این اتفاق بیفتد.

دلم می خواهد تمام بدن لیلا را لیس بزنم و طوری بغلش کنم که خدا هم از اینکه من و لیلا را آفرید احساس رضایت کند.

دلم نمی خواهد مسائل جانبی یا بحث خاصی را وارد این یادداشت کنم، فقط خواستم بدانید که امشب چقدر احساس لذت بخشی دارم.