۱۳۸۵-۰۹-۱۸ | ۵:۲۹ بعدازظهر
z
امروز پنجشنبه 25 آبانماه سال 1385 است
رئيس جمهور شب گذشته را در پادگان بسر برد.
هواي چاي دارچين كردهام.
چند شب است براي رديف كردن كامپيوتر جناب سرگرد شبها تا بعد از خاموشي خانهي سرگرد ميمانم.
ديروز كتاب سهخواهر از آنتوان چخوف را گرفتم به همراه يك ديوان كامل فروغ كه قرار است به ليلا هديهاش كنم.
جناب سرگرد حسنوند دارد با صداي بلند چاي ميخورد و قرآن تلاوت ميكند، دقيقاً مثل وقتي كه من دارم ايميلهايم را چك ميكنم چاي ميخورد.
ديروز رفتم كافينت، كسي آنلاين نبود، اكثر وبلاگها سرد شده بودند بجز يكي دوتا از بچهها كسي ديگر وبلاگش را آپديت نكرده بود، تشكيلات اينترنتي ما هم كه از هم پاچيده بود. يكي از دامنههاي اينترنتيم چند روز پيش توسط شركت ديگري ثبت شده بود.
چند بار صبح و عصر با خانه تماس گرفتم ولي اشغال ميزد
رئيس جمهور شب گذشته را در پادگان بسر برد.
هواي چاي دارچين كردهام.
چند شب است براي رديف كردن كامپيوتر جناب سرگرد شبها تا بعد از خاموشي خانهي سرگرد ميمانم.
ديروز كتاب سهخواهر از آنتوان چخوف را گرفتم به همراه يك ديوان كامل فروغ كه قرار است به ليلا هديهاش كنم.
جناب سرگرد حسنوند دارد با صداي بلند چاي ميخورد و قرآن تلاوت ميكند، دقيقاً مثل وقتي كه من دارم ايميلهايم را چك ميكنم چاي ميخورد.
ديروز رفتم كافينت، كسي آنلاين نبود، اكثر وبلاگها سرد شده بودند بجز يكي دوتا از بچهها كسي ديگر وبلاگش را آپديت نكرده بود، تشكيلات اينترنتي ما هم كه از هم پاچيده بود. يكي از دامنههاي اينترنتيم چند روز پيش توسط شركت ديگري ثبت شده بود.
چند بار صبح و عصر با خانه تماس گرفتم ولي اشغال ميزد