۱۳۸۵-۰۹-۱۸ | ۵:۲۰ بعدازظهر
q
به طرز وحشتناكي دچار افسردگيم.
سرم درد ميكند.
*به هر حال اين زندگي خودت است هر جوري ميخواهي ازش استفاده كن
چه بوي تعفني ميدهم
خيلي بوي گندي است
حالت تهوع دارم
سرم دارد ميتركد
خدايا
بوي گند ميآيد
بهتر است دكمهي پارهي شلوارم را بدوزم و لباسهايم را بشويم.
امشب معاونم
لعنت به خالي شدن زير پاي آدم.
سرم درد ميكند.
*به هر حال اين زندگي خودت است هر جوري ميخواهي ازش استفاده كن
چه بوي تعفني ميدهم
خيلي بوي گندي است
حالت تهوع دارم
سرم دارد ميتركد
خدايا
بوي گند ميآيد
بهتر است دكمهي پارهي شلوارم را بدوزم و لباسهايم را بشويم.
امشب معاونم
لعنت به خالي شدن زير پاي آدم.