۱۳۸۵-۰۹-۱۸ | ۵:۱۴ بعدازظهر
i
باز هم مانع بر سر راه انتقاليم سبز شد.
زنگ زدم برگه را اصلاح كنند و دوباره بفرستند.
هنوز عطر مولتيويتامين خارجي از لب و لوچم مياد.
روي در اتاق كامپيوتر نوشتيم حلول ماه مبارك رمضان مبارك باد.
مثل هميشه احساس ميكنم جواد داره مثل سگ ازم سؤ استفاده ميكنه.
دو شب پشت سرهم نگهبان بودم، سرما هم خوردهام.
در گير كتاب تاريخ فلسفهي غرب شدهام.
فردا قرار است آخر كلاس قرآن درباره كامپيوتر صحبت كنم و به سؤلهاي بچهها جواب بدم.
12 مهر 85
زنگ زدم برگه را اصلاح كنند و دوباره بفرستند.
هنوز عطر مولتيويتامين خارجي از لب و لوچم مياد.
روي در اتاق كامپيوتر نوشتيم حلول ماه مبارك رمضان مبارك باد.
مثل هميشه احساس ميكنم جواد داره مثل سگ ازم سؤ استفاده ميكنه.
دو شب پشت سرهم نگهبان بودم، سرما هم خوردهام.
در گير كتاب تاريخ فلسفهي غرب شدهام.
فردا قرار است آخر كلاس قرآن درباره كامپيوتر صحبت كنم و به سؤلهاي بچهها جواب بدم.
12 مهر 85