۱۳۸۶-۰۲-۰۹ | ۱۰:۱۱ بعدازظهر
m13
25/12/85
آشخور تا كي؟ هان؟
تا كي مي‌خواي به اين زندگي مسخره‌ات ادامه بدي؟
يعني بالاخره اون لحظه فرا مي‌رسه كه من تصميم بگيرم آدم موفقي باشم؟
افسردگي داره از پا در مياره منو، به يك مرخصي يك هفته‌اي نيازمنديم.
حس خوبي ندارم. واقعاً وحشتناك نيست؟
دلم مي‌خواد يوگا كار كنم ولي نمي‌دونم چرا اينكارو نمي‌كنم،‌ دلم مي‌خواد بعد از ظهرها برم باشگاه،‌ دلم ‌مي‌خواد با بچه‌ها بگيم و بخنديم.
خوشم نمياد اينطوري دپرس بمونم. نمي خوام مضطرب بمونم،‌ نمي‌خوام نا اميد باشم.
بسته ديگه.
از اينكه بايد عيد رو اينجا بمونم خيلي ناراحتم.
بلاهايي كه سرم اومده عبارتند از: كاهش اعتماد به نفس، اضطراب، ‌افسردگي