دفتر خاطرات من
خانه
بایگانی
زمزمه
این یک وبلاگ نیست، دنبال چیزهای به درد بخور هم نگردید، اینجا دفتر خاطرات شخصی منه
نوشتههای اخیر
واژه ی دیگری باید
ها، برو عامو، برو خودت چراغ بیار
اندک سکوتی و دیگر هیچ
رانگ سیستمز
راستش دلم می خواد بنویسم
این یک جور مرگ است
تنهاترین پسری که پشت کیبورد دراز کشیده
پارادوکس
خارج از فریم ورک
سیگار، آدامس، سکس
Powered
Blogger
۱۳۸۷-۰۵-۲۷ | ۱۲:۵۶ قبلازظهر
حسرت
23/4/87
مهدی.
اگه زندگیت رو زندگی نکنی بعدها بدجوری حسرت می خوریا.
بدجوری حسرت می خوری