شروع. شروع يك روال تاثير گذار در زندگي حال و آينده شخصي من. احساس افسردگي دارم.
از هه مهمتر خستهام. سرم احساس پوكي ميكند و چشمهايم گويي سالهاست نخوابيدهاند.
از امروز بعد از ظهر رسما كارم را شروع ميكنم. به عنوان مسئول ... شركت ... .
بايد با بچه مچه سرو كله بزنم تجربهي تلخي كه هميشه داشتهام. اينبار فرق دارد.
بايد به اعصاب خودم مسلط باشم. بايد در اين كار موفق شوم.
كلمه بايد جزء كلمات ممنوعه است. بايد اين كلمه را نگويم؟
به هر حال چيزي را از دست نميدهم. موقعيت جديد همان چيزيست كه از آن به عنوان راه فرار ياد ميكردم.
خواهر از جلوي پنجره لباسهايش را از روي طناب جمع كرد. مثل من بود؟ عجب گذشتهاي داشت.
دوش ميگيرم تا حالم خوب شود. پشت سرم درد ميكند.
انگار چشمانم پر از گرد و خاك است. اين همان راه نجات است كه دنبالش بودي. چيزي شبيه به آرزويت. اگر روي فرم بيايم و آنجا هم باشم به فضا پرتاب خواهم شد.
فقط كافيست خسته نشوي. چطور خسته نشوم. برو پيش روانپزشك براي بار 1000 ميگم.
يك بار ديگر سي دي زبان انگليسي را گوش كن هر روز. نظم را پيدا كن. بخواه كه موفق باشي. اين تويي كه خودت را پيش ميراني. تعصب را كنار بگذار. احتمال اينكه بقيه درست بگويند را بيشتر جدي بگير. همه زندگي ميكنند و فكر دارند. خود خواه نباش ولي خودت را دوست داشته باش. اخلاق خوب و لبخند لازمه كار توست ولي جلف بازي در نيار. نيازي نيست اگر كسي كس شعر گفت دنبالش را بگيري. دنبال هدفت باش.
حمام امروز را بيشتر از يك دوش ساده برگذار ميكنم. دو ساعت ديگر ميروم.
كارم جوريست كه اگر هواسم نباشد افسردگيم تجديد ميشود. من قبلا در اين كار بودهام. ميدانم. ميخواستم بنويسم و "اما ورزش" ولي ديدم زياد كليشهاي ميشود.
ميترسم قرصهاي افسردگي رويم تاثير بد بگذارند.
يعني ميتوان مرا درمان هم كرد. فقط افسردگي دارم. من واقعا به كمك نياز دارم.
دو قطبي هستم؟
نميدانم ريشم را بزنم يا نه؟ اينطوري بهترم؟
حمام با آب داغ بعد با آب يخ.