۱۳۸۴-۰۹-۰۷ | ۱۱:۱۲ بعدازظهر
گيج

افتادم تو خط شفاف سازي.

يه جورايي مي‌خوام پايين رفتنم رو بندازم گردن يك بيماري، حالا هرچي مي‌خواد باشه.

حدود شش تا آزمايش خفن واسم نوشته كه لاي اونا هپاتيت و hiv هم هست.

در مورد ام‌اس هم باهاش حرف زدم گفت بايد پي‌گيري كنمش.

چرا اينقدر احساس سر افكندگي دارم؟

اضطراب هم از همين لحظه شروع شد.

تازه فردا صبح قراره آزمايش بدم.

چند دقيقه‌اي به رابطه‌ي مرتضي(ن) با پدرش فكر كردم.

بيخيال.

من در حال حاضر: يك فلش رو به پايين با مقادير زيادي گيج شدگي كه اصلا نمي دانم كسي كه اينجا نشسته و تايپ مي‌كند چه نسبتي با من دارد.

اين احساس گيج بودن طبيعيه؟ يا من الان مريضم؟

اصلا ولش كن بقيه‌شو.