۱۳۸۵-۰۱-۲۳ | ۳:۲۴ بعدازظهر
برم ببینم چطوری

صدای فرهاد

با اینا خستگیمو در می کنم

...........................

دارم به این فکر می کنم که پنجشنبه کچل بشم یا جمعه

تمرکز فکری ندارم

در حالت کما بسر می برم

...

کمی بهتر شدم

جایی که می تونی از صفر شروع کنی

کسی نمی شناسدت و هر کسی که دوست داری می تونی باشی

می تونی آزاد باشی

می تونی بمیری

می تونی خودت باشی

یکی می گفت: دوست واقعی کسیست که بتوانی کنارش با صدای بلند فکر کنی.

سربازی را جایی خارج از روال روزمره ی زندگی می بینم که از آنجا می توان به نوار زندگی از بالا نگاه کرد.

...

نیروی مرموزی مانع از نوشتن می شود، شاید سفتی کیبورد.

...

سربازی جاییست که باید برم ببینم چطوریه.

life

It’s not my life

It’s not our life

We are just human

I need talk

I need walk

And I need fuck

Nobody know

دیوانه وار غرق موسیقی

از مسیحیت از اسلام از هر چیزی که همچون افیونی به بشریت تحمیل شود بدم می آید

از عشق های کوچه بازاری که از ضعف انسانها ناشی می شود بدم می آید.